Alias: Elias

اینجا آلونک شخصی من و ملک شخصیمه. واضحه که؟

Alias: Elias

اینجا آلونک شخصی من و ملک شخصیمه. واضحه که؟

وات ایز د یونیورسیتی؟!

هین، در راستای آشنا شدن خوانندگان این وبلاگ(نکه یه سه چهار هزارتایی خواننده دارم!) با دانشگاه علم و صنعت و همچنین تهران، این پست نوشته میشود. باشد که داناتر شوید! شایان ذکر است که اولا شایان کی باشه؟ دوما این پست به صورت سوال هایی که قاعدتا شما می خواید بپرسید و رو تون نمیشه و جواب هایی که من حال ندارم به همه تون تک تک بدم، تنظیم شده.

- تهران کجاست؟

- مرکز ایران، متمایل به شمال!

- اینو که خودم می دونستم!

- نچ، به عمق حرف من توجه نکردی! تهران مرکز ایرانه یعنی هر جور چیزی یا در واقع همه چیزایی که تو ایران هست، تو تهران هست و متمایل به شماله. یعنی تهرانی ها تمایل خاصی به شمال رفتن دارن به دخترای شمالی هم علاقه دارن ظاهرا!

- تهران چجور جاییست؟

- تهران متشکل شده از مترو و حومه یعنی رسما اگه جایی به مترو نزدیک نباشه، قابل دسترسی نیست! هر چند بی آر تی هم هست ولی خب بی آر تی هم...

- بی آر تی؟ بی آر تی دیگه چیه؟

- بی آر تی(BRT) مخفف بیبی ریل ترین(Baby Rail Train) هست که ترجمه روونش میشه جوجه راه آهن یا جوجه مترو این بی آر تی یه سری اتوبوسن، که تو مسیر ویژه حرکت می کنن و مسیرشون هم برای بقیه وسایل ممنوعه (مثل ریل متروئه دیگه ) بعد چون اتوبوسا پشت سر همن معمولا، هر کدومشون نقش یه واگن متروئن بعد مثل مترو هم فول پر از آدمیزادن و کلا از لحاظ تراکم جمعیت شصت(!) برابر بقیه نقاط دنیان. بعد، هین، همین دیگه! تازه بلیت اعتباری ها مترو و بی آر تی هم یکین. تازه مسیر بی آر تی دقیقا بالای مسیر متروئه! گفتم که همون جوجه متروئه

- خیلی خب حالا، بی آر تی رو ولش. ببینم، این علم و صنعت هم متروئه؟

- خیر! ببینید، درسته علم و صنعت دانشکده راه آهن داره، درسته با اینکه ایستگاه مترو دو تا چهار راه پایین تره ولی اسمش علم و صنعته  و الخ ولی خب علم و صنعت ظاهرا دانشگاهه و با مترو یه فرقایی داره!

- اگه علم و صنعت مترو نیست، پس کابینه است؟

- باز هم خیر! ببین، با اینکه رسما یک سوم کابینه تو علم و صنعتن و به حول و قوه دکتر مهتابی تا آخر این چهار سال همه کابینه به علم و صنعت نقل مکان می کنه و با اینکه شش تا وزیر و یه رئیس جمهور تو علم و صنعتن ولی خب باز هم علم و صنعت کابینه نیست و یه فرقایی داره!

- باشه بابا ولش، راسته علم و صنعت بزرگترین دانشگاه دنیاست؟

- هین، ببینید، با اینکه قاعدتا شش تا از وزارتخونه ها جزو علم و صنعتن و بقیه هم زیر نظرش ولی خب کابینه ها ساختمان مستقل به حساب میان و جز دانشکده های علم و صنعت محسوب نمیشن. همچنین با اینکه کاخ های ریاست جمهوری همه شون پشت قباله علم و صنعته ولی خب سازمان جهانی کاخ های سعد آباد رو هم مجموعه مستقل حساب می کنه و وسعت دانشگاه بدون اونها محاسبه میشه. البته! البته یه بحث هایی هست مبنی بر این با وجود دکتر مهتابی، کل ایران موش آزمایشگاهی یا حالا فوقش آزمایشگاه علم و صنعت محسوب میشه که این موضوع به تصویب مراجع جهانی برسه، علم و صنعت بزرگترین دانشگاه دنیا میشه!!!

- راستی، راسته که میگن علم و صنعت عامل فساده؟

- آره اصلا یه مسئولای گلی داریم که نگو! گل، خوب، ناناز! ببین، اصولا مسئولایی که به همه پسرای دانشگاه خوابگاه میدن ولی به دخترا خوابگاه نمیدن، عامل فساد نیستن پس چین؟ کلا همه اهل دلن اونجا

- عجـــــب. خب حالا این دانشکده شما کدوم هست؟

- هین، دانشکده خودرو!

- راسته که میگن بهترین دانشکده علم و صنعته؟

- بله! با اینکه ساختمان خود دانشکده کوچیکه ولی با احتساب اینکه سالی فقط بیست تا ورودی داریم، خیلی هم بزرگه. همچنین اینکه یه پژوهشکده خودرو داریم مامان، عسل، باقلوا! یعنی اصن پژوهشکده خودرو از همه دانشکده ها خفن تر و گولاخ تره! بله! پس چی

- بعد، این رشته مهندسی خودرو هم بهترین رشته است؟

- هین، با اینکه کلا رشته خفن و گولاخیه و از لحاظ شغلی خفنه و ترکیب مکانیک و طراحی و الخه ولی خب یه مشکل داره و اینکه ورودی امسال دو دختر بیشتر نداره و هم اکنون به یاری سبز دختران نیازمندیم

* موقع ثبت نام، بچه های ما و معماری که اکثریت مطلقشون دختره، تو یه اتاق بودیم! اگه نمی دونستی فک می کردی ثبت نام رو دخترونه پسرونه کردن

- خب، دیگه چه خبر؟

- دیگه؟ هیچی دیگه. چهارشنبه صبح می خوایم با بروبچ دانشگاه بزنیم بریم لواسون ماه عسل. حالا برگشتم گذارش اون رو هم می نویسم